اگر انسان گوش به رسانه‌ها بسپارد به خاطر اخبار ناگواری که می‌شنود و باعث ناامیدی بندگان خدا می‌شود، دوست دارد زندگی را بدرود گوید. عجیب است که اصحاب رسانه از دیگران می‌خواهند برای افراد داغ‌دیده و کسانی که زیر شکنجه هستند پیام‌های تسلی‌بخش بفرستند در حالی که خود بیش از دیگران به این پیام‌ها نیازمندند. بدی‌ها را با بوغ و کرنا پخش می‌کنند و نیکی‌ها را در گوش نجوا می‌کنند. به همین خاطر لازم است که همواره چیزهایی را یادآور شویم که بتواند مردم را از فشار ناامیدی بیرون آورد و به فضای خوش‌بینی و تعامل با دیگران برساند. 
نیاز به خوش‌بینی
- خوش‌بینی یعنی ظرفیت بالای قلبی و انتظار خیر و فوایدی دارد که در حصر نمی‌گنجد؛ عزم و اراده را تقویت می‌کند، در انسان جدیت می‌آفریند، به درک هدف کمک می‌کند و آرامش و اطمینان قلبی را به ارمغان می‌آورد. خوش‌بینی اقتدا به سرور کائنات است که فرموده است: «وأنا مُبَشِّرُهم إذا أیسوا» هرگاه ناامید شوند من آنان را بشارت می‌دهم. او که فرموده است: «سدِّدوا و قاربوا و أبشروا» استقامت کنید، به کارهای خیر نزدیک شوید و بشارت دهید. خوش‌بینی باعث می‌شود انسان بتواند با اعتماد به نفس و آرامش خاطر چالش‌ها را پشت سر گذارد و پس از سختی و دشواری به گشایش و رهایی دست یابد. هم‌چنین روابط بین مردمان را تقویت می‌کند. انسان خوش‌بین اهل بشارت را دوست دارد و با آنان مأنوس می‌شود. خوش‌بینی باعث حسن ظن به خداوند می‌شود و حسن ظن از عبادت درست حاصل می‌شود.
- در ستایش خوش‌بینی کافی است بگوییم: هر آن‌چه ضد خوش‌بینی است از قبیل بدبینی، ناامیدی، سرخوردگی و شکست و مشابه این حالات کافی است که انسان را به آشفتگی روانی و پریشانی فکری دچار کند و او را از ابداع و نوآوری و پیشرفت محروم کند و بی‌کاری و تنبلی را برایش به ارمغان آورد. باعث شود انسان به سمت مزخرفات و نفاق و شایعات مخرب روی آورد و او را در تیررس بیماری‌ها قرار دهد. چه زیبا گفته است آن حکیمی که می‌گوید: «زخم معده از چیزی به وجود نمی‌آید که تو آن را می‌خوری بلکه زاییده‌ی چیزی است که تو را می‌خورد [آزارت می‌دهد]». به وضوح به میوه‌ی تلخ ضد خوش‌بینی اشاره می‌کند و شاید کسی که انسان بدبین را به «مرده در بین زندگان» توصیف کرده است به اصل حقیقت اشاره کرده است. درست هم همین است آیا همین قدر کافی نیست که انسان بدبین از رحمت خداوند محروم و قدرت یقین و ایمان او مظن اتهام است؟ چنین کسی از زمانه التماس می‌کند که تمام سختی‌ها و دشواری‌ها را برایش به همراه آورد و زبان حالش می‌گوید: «ای زمانه اگر باز چیزی داری که مردم با آن سبک و خوار می‌شوند با خود بیاور». اما انسان خوش‌بین شعارش این است: «اگر خشم تو بر من نباشد باکی ندارم اما عافیت و رضایت تو برایم بسی بهتر است.» یک سختی بر دو آسانی غلبه نمی‌کند «.

چگونه خوش‌بینی را در خود تقویت کنیم؟
در پاسخ می‌گویم:
• با قلب خود در پیچ و خم‌های تاریخ گردش کن و منشور خوش‌بینی را با خود به همراه ببر:» اگر قیامت بر پا شد و شاخه‌ای در دست داشتید اگر فرصت کاشتن آن را دارید پس آن را بکارید. «این تشویق به خوش‌بینی و ترغیب کار و فعالیت است اگر از دنیا تنها چند دقیقه هم باقی باشد بگذار تا پایان زمان مشخص آنکه خداوند از آن خبر دارد آبادان باقی بماند.
• ماجرای ثانی اثنین در غار را به خاطر بیاور؛ در آن لحظات سخت و دشوار که دشمنان از هر سو پخش شده و می‌گشتند تا آن دو را بیابند و به قتل برسانند، خداوند به گونه‌ای آنان را یاری داد که به ذهن کسی خطور نمی‌کرد. داستان یوسف صدیق را به یاد آور که زندگی را با زندان آغاز کرد و از تخت پادشاهی سر برآورد؛ او به خاطر حسب و نسب به این مقام نرسید بلکه امانت‌داری و علم و تخصص او را به آن‌جا رساند. منظور از علم تخصص و شایستگی و منظور از امانت‌داری اعتماد به او بود.
• موسی کلیم را فراموش نکن که خداوند هلاک فرعون را به دست او رقم زد؛ کسی که دختر آن مرد صالح [شعیب] پس از آنکه فعالیت او را در پرتو قدرتش و اخلاقش را در پرتو امانت‌داری‌اش مشاهده کرد او را انسانی پاک‌دامن دانست و نزد پدر چنین حکم کرد:» إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ «بهترین کسی را که باید استخدام کنی شخصی است که نیرومند و درستکار باشد. چه حکم مناسبی! زیرا کسی که دقت در کار و امانت‌داری را با هم جمع کند موفق و دقیق خواهد بود و اشکال در کار‌ها به خاطر نبودِ این دو صفت یا یکی از ‌آن‌ دو است.
داستان آن سه نفری را که به غار پناهنده شدند به خاطر آور؛ ماجرای افک و نیز دعای رسول رحمت را هر صبح مرور کن که می‌فرمود:» اللهمَّ إنی أعوذ بک من الهم والحزن، ومن العجز والکسل «پروردگارا من از اندوه و ناراحتی و از ناتوانی و زبونی به تو پناه می‌برم. 
واقعیت امروز ما و انواع مشکلات و ناکامی‌هایی که با آن روبرو هستیم مقتضی آن است که صفت خوش‌بینی را دوباره زنده کنیم؛ صفتی که همت و اراده را اوج می‌دهد و راه را برای ره‌روان روشن می‌کند.
دقت در کار:
خوش‌بینی یک احساس محض نیست که با نشستن و عدم تحرک به دست آید بلکه همراه و هم‌نشین عمل است؛ احساس و عمل دو امری که از هم جدا نمی‌شوند. کسی را خوش‌بین می‌نامیم که در سایه‌ی اسباب تا آخر مسیر پیش برود و در حد توان بکوشد اما کسی که می‌گوید:» نسخه‌ی سحرآمیز خوش‌بینی و دقت در کار را به تو می‌دهم «مبالغه می‌کند؛ زیرا وضعیتی که ما با آن مواجهیم تجمع و انباشت فرهنگ کهنی است که روزگاری بر آن گذشته است و نسل‌ها را پیر کرده است و تغییر آن به فعالیت نظاممند و یک‌پارچه و مجموعه‌ی منظم نیازمند است تا افراد این مجموعه همانند زنبوران یک کندو باشند که هر یک کارشان را با دقت و مهارت انجام می‌دهند. اما این حقیقت نمی‌تواند تقصیر و کوتاهی ما را توجیه کند؛ اگر هر یک از ما در حد توان خود کار کنیم می‌توانیم یک گام یا چند گام به جلو برداریم. نظرسنجی‌ها می‌گویند:» اگر فرهنگ پنج درصد از افراد تغییر کند به میزان بیست درصد بر جامعه تأثیر می‌گذارد «حال اگر فرهنگ پنجاه درصد از مردم تغییر کند چه خواهد شد؟
در ادامه برخی از نکات مهم که برای عملکرد بهتر مفید است می‌آید که ممکن است برخی با هم هم‌پوشانی داشته باشد:
- احساس مسئولیت و انجام وظیفه برای اصلاح وضعیت و سازگاری با شرایط کاری در سختی و آسانی. به جای نفرین بر تاریکی شمعی روشن کنیم.
- تقویت نظارت درونی در افراد مبتنی بر وجدان زنده‌ و مسئولیت ملی آنان و نگاه به دقت در کار به عنوان یک تکلیف دینی و یک عبادت که انسان را به خداوند نزدیک می‌کند و بالا‌تر از همه‌ی این‌ها سودی است که به مردم می‌رسانیم و یاد نیکی که پس از خود به یادگار می‌گذاریم.‌‌ همان چیزی که صالحان با تأسی از الگویشان [ابراهیم] در دعایشان زمزمه می‌کنند:» وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآَخِرِینَ «برای من ذکر خیر و نام نیک در میان آیندگان بر جای دار. یعنی تا پایان روزگار برای ما نام نیکی در بین مردم قرار ده.
- نیکی با مردم در رفتار با آنان و تلاش برای انجام کاری که به سود آنان باشد. نباید فراموش کنیم که تلاش در راستای منفعت مردم بهتر از عبادت طولانی مدت است.
- تعیین اولویت‌ها در وهله‌ی نخست و سپس انجام آن در حد امکان؛ انجام کار‌ها در اوقات مشخص آن و پایبندی به وعده و احترام به آن. همه‌ی این موارد مقتضی ضرورت احترام به وقت و اشتیاق به استفاده از هر دقیقه از وقت است.

- فعال‌سازی نظارت سازمانی با استفاده از قوانین و آیین‌نامه‌ها و شیوه‌هایی که روند کار‌ها را به هر نحوی که باشد سامان می‌بخشد. اما باید قاطع، محکم و انعطاف‌پذیر باشیم؛ معمولا چنین تصور می‌شود که انعطاف به معنی تنبلی و قاطعیت به معنی خشکی و بی‌رحمی است در حالی که این تصور کاملا نادرست است.
در پایان باید گفت: ما نباید ناامید شویم پشت ابر‌ها ستاره‌ها هستند و زیرا برف‌ها باغ‌ها پنهانند. خداوندا میهنمان را از هر گزندی محفوظ بدار... آمین.
نظرات
محمد امین از موگادیشو – سومالی: مقاله‌ی بسیار زیبایی بود که در وقت مناسب نوشته شد خداوند به تو سلامتی عطا کند استاد. در زمان‌های دشوار انسان خود را بر سر دوراهی می‌بیند؛ نخست راه را ناشناخته و ترسناک می‌بیند و این یعنی ناامیدی. احساس می‌کند که راه سفر آکنده از خطر است زیرا درد و ناله راه بر انسان می‌بنند و خاطر را پریشان و موضع انسان را آشفته می‌کند. دوم: هر جدیدی لذتی دارد؛ آغاز خوش‌بینی در این دوران سخت که هر یک از ما منتظر مولود تازه‌ای هستیم. این به مثابه یک لحظه‌ی تاریخی است یعنی پیوستن شخص به خانواده و آغاز زندگی نوزاد بر روی زمین. در سایه‌ی این خوش‌بینی مؤمن احساس شادمانی می‌کند و به درگاه پروردگارش فراوان دعا می‌کند زیرا اعتمادش به خدا بسیار زیاد است و مانند ندارد. خاطرش با حمد و شکر به درگاه او آرام می‌شود.
سپاس استاد به خاطر این طرح گران‌قدرت جزاک الله خیرا.